دره معمولاً محل عبور رودخانههای دائمی یا فصلی است. درهها U شکل، V شکل و یا ترکیبی از این دو هستند. به یک دره ژرف یا گذرگاه باریک گفته میشود. در زبان انگلیسی برای انواع دره لغات متفاوتی به کار میرود مانند
خبير الاتصال2023年9月11日 در دیکشنری فارسی، کلمه “canyon” به معنای “دره باریک و تنگ” است. این تعریف به این دلیل است که canyon ها معمولاً دیواره های پرشیبی دارند که باعث می شود آنها باریک و تنگ به نظر برسند. با این حال، این تعریف به این معنا نیست که همه
خبير الاتصالمعنی دره باریک و تنگ - معانی، لغت نامه دهخدا، فرهنگ اسم ها، فرهنگ معین و عمید، مترادف و متضاد و ... در فرهنگ لغت آبادیس - برای مشاهده کلیک کنید
خبير الاتصال2024年10月8日 مثلاً آیا عبارت فارسی “دره باریک و تنگ” یک عبارت و اصطلاح فارسی عامیانه است و یا رسمی و یا تخصصی است. این موضوع در انتخاب معادل انگلیسی “دره باریک و تنگ” نقش تعیین کننده ای دارد.
خبير الاتصالاین کلمه به عنوان صفت و اسم در زبان فارسی به کار میرود. در زیر به توضیحات مربوط به کاربردها و قواعد نگارشی آن اشاره میشود: 1. معنی و کاربرد: صفت: "تنگ" به معنای باریک یا کمعرض است. مانند: "تنگ بودن یک راه". اسم: میتواند به عنوان اسم نیز به کار رود،
خبير الاتصالتنگه به یک دره ژرف و کوچک یا گذرگاه باریک گفته می شود. تَنگه آبراهی است باریک که دو توده آبی بزرگ تر را به هم پیوند می دهد؛ پس دو با این خط جدا خواهند شد. کانال، گذرگاه آبی، آبراهه و مضیق ( عربی ) نام های دیگر آنند. شماری از تنگه ها ارزش اقتصادی دارند.
خبير الاتصال2023年12月4日 تنگه یک دره ژرف یا گذرگاه باریک است. تنگهها معمولاً دارای دیوارههای بلند و صخرهای هستند که در عرض چند متر یا چند صد متر از هم فاصله دارند. تنگهها میتوانند در هر نقطه از جهان یافت شوند و اغلب به عنوان مسیرهای حمل و نقل یا منابع آب مهم هستند. در ادامه میخواهیم لیست تنگههای قزوین را به شما معرفی
خبير الاتصال2023年6月11日 ترجمه فارسی به انگلیسی "دره باریک"،معادل و معنی "دره باریک" به انگلیسی valley,gape , yawn,yawn,glen
خبير الاتصالتنگ دره[ ۱] [ ۲] ( انگلیسی: Ravine ) زمین چهر است که از ژرف دره باریک تر است و اغلب محصول فرسایش جویبار است. این دره ها معمولاً به عنوان مقیاس بزرگ تر از آبکند و کوچک تر از دره طبقه بندی می شوند.
خبير الاتصال2020年5月27日 میان دره و تَنگ باید جدایی دانست. دره جای برخورد دو دامنهی شیبدار در پایینترین نقطهی برخورد است اما تنگ به گذرگاه باریک گفته میشود. با این همه این دو مانندگیهای بسیاری به هم دارند و گاه تَنگها را دره نیز مینامند. نمونهی آن «تنگ براق»
خبير الاتصالمانند: "تنگ و باریک". 4. ترکیبها: "تنگ" میتواند با دیگر کلمات ترکیب شود مانند: ... باریک ، کم عرض . 2 - جایی که کسی یا چیزی به دشواری در آن جا گیرد. 3 - (اِ.) دره .
خبير الاتصالتعریف تنگ: به یک دره ژرف یا گذرگاه باریک گفته میشود. در زبان انگلیسی برای انواع دره لغات متفاوتی به کار میرود مانند Valley، Canyon، Gorge که در فارسی میتوان Valley را معادل دره، Canyon و Gorge را معادل تنگ ...
خبير الاتصال[عمران و معماری] دره عمیق - دره تنگ - گلوگاه - تنگ - تنگه [زمین شناسی] تنگه باریک و عمیق مسیری در غار که طول آن نسبت به عرض بسیار بزرگتر است. [] ژرف دره [آب و خاک] درة عمیق، دره تنگ
خبير الاتصالفرهنگ فارسی معین معنی 1 - (ص .) باریک ، کم عرض . 2 - جایی که کسی یا چیزی به دشواری در آن جا گیرد. 3 - (اِ.) دره . مترادف اسم، باريك، كمپهنا، كمعرض، كوچك ، ريز، كوچك ، فروزين، دوال، فتراك ، لنگه، عدل ، جوال ، تنگه، دروا، دره ، محدود ...
خبير الاتصاللغت نامه دهخدا، فرهنگ اسم ها، فرهنگ معین و عمید، مترادف و متضاد و ... در فرهنگ لغت آبادیس - برای مشاهده کلیک ... تنگه، دره عمیق و باریک، دره باریک و تنگ، دربند neck (اسم) تنگه، گردنه، گردن فارسی ...
خبير الاتصال2020年5月27日 میان دره و تَنگ باید جدایی دانست. دره جای برخورد دو دامنهی شیبدار در پایینترین نقطهی برخورد است اما تنگ به گذرگاه باریک گفته میشود. با این همه این دو
خبير الاتصالبه یک دره ژرف یا گذرگاه باریک گفته میشود. در زبان انگلیسی برای انواع دره لغات متفاوتی به کار میرود مانند Valley، Canyon، Gorge که در فارسی میتوان Valley را معادل دره، Canyon و Gorge را معادل تنگ در ...
خبير الاتصالتنگ دره[ ۱] [ ۲] ( انگلیسی: Ravine ) زمین چهر است که از ژرف دره باریک تر است و اغلب محصول فرسایش جویبار است. این دره ها معمولاً به عنوان مقیاس بزرگ تر از آبکند و کوچک تر از دره طبقه بندی می شوند.
خبير الاتصالمعنی تنگ در دهخدا, معنی تنگ در فرهنگ معین, معنی تنگ در فرهنگ عمید, تنگ در حل جدول, معنی تنگ در زبان مازندرانی, معنی تنگ در فرهنگ هوشیار تنگ. [ت َ] (اِخ) دهی از دهستان فیلاب است که در بخش اندیمشک شهرستان دزفول واقع است و 200 تن ...
خبير الاتصالتنگه، دره عمیق و باریک، دره باریک و تنگ، دربند neck (اسم) تنگه، گردنه، گردن پیشنهاد کاربران باب تا به کی بوسه بر چک جلبی ... تنگه. ( زبان مازنی ) ، به کوچه تنگ، باریک و بن بست گفته میشود. + عکس و ...
خبير الاتصال2019年4月29日 با توجه به اقلیم این استان دره چاکرود یک دره مرطوب، پر شیب و تنگ می باشد. این دره یک گزینه عالی برای دره نوردان می باشد که در روز های مختلف سال مورد استفاده این ورزشکاران نیز قرار می گیرد.
خبير الاتصالفرق تنگ و تنگه چیست؟ منبع عکس: پارس تودی «تنگ» در واقع درهای ژرف و باریک است که دیوارههای قائم و فوقالعاده شیبدار دارد؛ مانند تنگه واشی و تنگه چاهکوه.
خبير الاتصال2020年6月2日 نمایی از دره ویژدرون درهی ویژدرون، با پرتگاههای بسیار بلند و صخرهای، 20 کیلومتر از شهر ایلام دور است. در نزدیکی شهر کوچکی به نام «مهر»، در بخش «ملکشاهی»، آن گسترهی صخرهای را میتوان دید.
خبير الاتصالحتی در روزهای تعطیل شاید کسانی را ببینید که بساط پیکنیکشان را همان دهانه دره در حاشیه رودخانه، پهن کردهاند؛ اما هرچه پیش میروید دیوارهای تنگ به هم نزدیکتر میشوند و هرچه تنگ باریک ...
خبير الاتصال2020年10月17日 طول تنگ در حدود ۷ کیلومتر است. با توجه به مسیر عبور آب که از سمت روستا به تنگ جاری است، و همچنین استفاده از آب در کشاورزی، آب آشامیدنی مورد نیاز خود را همراه داشته باشید. پیمایش در دره
خبير الاتصاللغتنامه دهخدا معنی تنگ . [ ت ُ ] (اِ) کوزه ٔ سرتنگ گردن کوتاه را گویند. (برهان ). کوزه ای است سفالین یا بلورین بیضی شکل که لوله و نایژه ٔ آن بر سرش قرار دارد و لوله اش آنجا که به کوزه متصل شود تنگ است و سر لوله فراخ و گشاد است .
خبير الاتصال[عمران و معماری] آب بریدگی - راه آب - جویواره - آبکند - آبریز - شیله [زمین شناسی] آبراهه، آبکند دره ای بسیار کوچک، مانند یک دره تنگ در یک صخره، یا یک گودال باریک و دراز یا یک کانال فرسوده شده در زمین یا مواد تحکیم نیافته (مانند ...
خبير الاتصالدر این دره همهچیز برای داشتن یک سفر هیجان انگیز و استثنایی فراهم است. درهای با دیوارهها، صخرههای عظیم و بلند و گذرگاههای تنگ، باریک و پیچدرپیچ .
خبير الاتصالمعنی دره در دهخدا, معنی دره در فرهنگ معین, معنی دره در فرهنگ عمید, دره در حل جدول, مترادف و متضاد دره, معنی دره در زبان مازندرانی, ... چند گوئی که از آن تنگ دره حجت هم برون آمدی ار نیک سوارستی ...
خبير الاتصالمحکم، سفت، کیپ، لول، مقید، باریک، کوته فکر، دراز و باریک، ضیق، نزدیک، خودمانی، کیپ و چسبنده، نادر، کمیاب، کم، اندک، قلیل، انبوه، قطور، پر پشت، تنگ هم، کلفت، تنگنا، بغاز، باب، تنگ دستهدار و لولهدار، قرابه، سبو، قدح اب ...
خبير الاتصال